مقدمه
باید به صورت موجز بیان شود که از همان بدو ورود زبان عربی به ایران ، ما با مشکلات وموانعی بر سر راه آموزش آن روبرو بودیم . از هنگامی که ایرانیان اسلام را پذیرفتند ، در راه توسعه و تقویت زبان عربی از هیچ کوششی فرو گذاز نکردند . در این راه حتی از خود عرب ها هم پیشی گرفتند . کارهایی که ایرانیان در جهت احیای زبان قرآن در زمینه های دستور ، معانی و بیان ، بدیع ، لغت انجام داده اند هیچ قوم دیگری حتی خود عرب ها انجام نداده اند .
اگر به کتاب های تالیف شده از سوی ایرانیان در زمینه تنها ادبیات عرب نگریسته شود ، متوجه خواهیم شد مردم ایران به دلیل عشق و علاقه به قرآن و اسلام ، زبان عربی را زبان یبن المللی اسلامی تلقی می کردند و در تحکیم پایه های آن از جان و دل مایه می گذاشتند . به همین دلیل بودکه امهَات کتب ادب عربی توسط دانشمندان ایرانی به رشته تحریر در آمده است . نمونه ها وشواهدی وجود دارد که نشان می دهد ایرانی ها تا چه اندازه دوستدار زبان عربی بودند و هیچگاه احساس نمی کردند که استفاده از این زبان ملیت و هویت آنها را خدشه دار کند .
همزمان با سیاست قوم گرایی و نژادی بنی امیه و تحقیر غیر عرب ها ، خلفای بنی امیه تلاش میکردند ، سیاست ضد اسلامی خود را در جهتمحو ملت ها و قومیت های غیر عرب با سلاح زور و فشار ادامه دهند . در این راه کار را به جایی رسانده بودند که یکی از کار گزاران خلفای بنی امیه در ایران دستور داده بود که هر کسی به زبان فارسی سخن بگوید ، زبان از کامش در آورده شود!
اگر از بعد تاریخی بخواهیم به مسأله زبان عربی نگاه کنیم ، سیاست های نژادی و ضد اسلامی حکومت های جبار قرون اولیه را در رویگردانی و بی توجهی مردم از این زبان نباید از نظر دور داشت . چرا که ریشه هر مسأله فرهنگی را باید در تاریخ جست و مسأله ای مانند زبان عربی هم که قدمتی هزار و چند صد ساله دارد طبعاً از آفت برخورد ها و حوادث تاریخی به دور نبوده است .
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
تعداد صفحات | 32 |
پسوند فایل | doc |
قابلیت ویرایش | ندارد |
فرمت فایل | ورد |