مقدمه :
خلاقيت يكي از عالي ترين و پيچيده ترين فعاليت هاي ذهن آدمي است كه تعليم و تربيت بايد به آن توجه كند . خلاقيت نه فقط به هوش و تفكر بلكه به سازمان شخصيت فرد نيز مربوط مي شود. يكي ازسؤالاتي كه در چهار دهه گذشته ذهن بسياري از پژوهشگران و انديشمندان تعليم و تربيت را به خود مشغول كرده اين است كه آيا مي توان خلاقيت را پرورش داد؟
نتايج تحقيقات (بودو تورنس و…) نشان داده است خلاقيت كه در تمام فعاليت هاي فردي و گروهي انسان مشاهده مي گردد. با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذير در همه انسان ها وجود دارد و براي پرورش خلاقيت (سندرز و سندرز) بايد به كودكان و نوجوانان امكان تفكر داد و آنان را از انجام دادن فعاليت هاي قالبي و از پيش تعيين شده تا حد امكان بر حذر داشت .
نگاهي به منابع معتبر مربوط به خلاقيت، نوآوري و تفكر خلاق نشان مي دهد كه ريشه اين اصطلاح در نوع و روش فكري انسان نهفته است. در حقيقت فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد .
درباره مفهوم خلاقيت تعاريف متعدد و گاه متضادي ارائه شده است ولي در مورد تعريف زير يك اتفاق نظر كلي مشاهده شده است :
«خلاقيت توانايي فرد براي توليد ايده ها، نظريه ها، بينش ها يا اشياء جديد و بديع و بازسازي مجدد در علوم و ساير زمينه ها است كه توسط متخصصان، اصيل واز نظر علمي، زيبا شناسي، تكنولوژي، اجتماعي با ارزش تلقي گردد.»(ورنون ۱۹۸۹،ص ۹۴ )
در قرآن نيز از آفرينندگي گاهي بر معني تسخير تعبير شده است و« تسخر لكم ما في السموات في الارض جميعاً» (سوره جائيه- آيه ۱۳) يعني خداوند بر پديدههاي طبيعي آنچنان نيرويي بخشيد كه انسان ميتواند با قدرت تسلط و حاكميتي كه دارد در آن تصرف نموده و هر گونه دگرگوني و سازندگي در آن بوجود آورد .
«فردريك فروبل»، يكي از مشهورترين مربيان و پرورشكاران خلاق متوجه مساله خلاقيت بوده و ميپرسيد كه آيا خلاقيت فرآيندي دروني است يا بيروني؟ آيا مستلزم انضباط است يا خودانگيزي؟ او بر اين عقيده بود كه خلاقيت يكي از مهمترين نيازهاي انسان است
بیان مسئله :
امروزه، چهارچوب روانشناسي به ما اجازه ميدهد كه بر اين عقيده باشيم فرايند خلاقيت ذاتي نيست بلكه ميتواند آموزش داده شود. ما از طريق آموزش ميتوانيم به كودكان ياد دهيم كه به راههاي غير معمولي فكر كنند و از طريق تفكر واگرا به بررسي مشكلات پرداخته و به راه حلهاي مناسب دست يابند. مساله اين است كه اجازه تفكر در اين حيطه را به مربيان بدهيم كه جريان خلاقيت، جرياني از قبل ساخته شده نيست، بلكه روندي زاينده و قابل تغيير ميباشد. (۱۲ )
«هالپرن» خلاقيت را توانايي شكل دادن به تركيب تازهاي از نظرات يا ايدهها براي رسيدن به يك نياز يا تحقق يك هدف ميداند. از نظر «پركنيز» تفكر خلاق، تفكري است كه به نحوي تشكيل شده كه منجر به نتايج تازه و نو ميشود .
به نظر «ويليام جيمز»، همه ما توانايي و استعداد خلاقيت را داريم ولي متاسفانه در طول زندگي ودر مسير آموزش ياد ميگيريم كه غير خلاق باشيم. به عبارتي در سطح كلي محيط يادگيري اعم از خانه، مدرسه و اجتماع ما را به تفكر همگرا عادت ميدهند . (اسپرينتهال، ۱۹۷۷،ص ۵۷۶) او معتقد است دوران كودكي سرآغاز شكل گيري روند تفكر خلاق محسوب ميشود (همان منبع، ص ۵۱۷ )
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
تعداد صفحات | 30 |
پسوند فایل | doc |
قابلیت ویرایش | ندارد |
فرمت فایل | ورد |