بنام خدا
۱-    مقدمه : هدف از این تحقیق بحث بر روی مفاهیم فیزیکی به منظور حسابداری منابع و مطرح کردن برخی از مفاهیم اساسی است که می توانند در علوم اجتماعی و اقتصادی ارزشمند باشند.
این تحقیق را می توان به عنوان اولین تلاش و اقدام جهت خلاصه کردن مفاهیم و عقاید بنیادین برای بودجه بندی منابع وسیع در نظر گرفت. با این وجود، به منظور اینکه بتوانیم مفاهیم اساسی که در اینجا ارائه شده است را بیشتر سبط و توسعه دهیم، این مفاهیم باید به طور گسترده مورد انتقاد و آزمایش قرار بگیرند.
به ویژه در حوزه ی برنامه ریزی انرژی، امروزه آشفتگی بیشتری در خصوص مفاهیم و تعیین محدودیتهای مناسب وجود دارد. غالباً ما سعی می کنیم این آشفتگی در مفاهیم را از طریق ارائه ی واحدهای جدید انرژی، از قبیل واحد اندازه گیری انرژی الکتریکی وات- ساعت (Whel) ، واحد معادل هزاران کیلو گرم روغن (toe) و غیره بر طرف کنیم. در واقع، مشکلات و مسائل در زمان مقایسه ی واحد های مختلف اندازه گیری انرژی به وجود می آیند. علاوه بر این، مشکل دیگری که وجود دارد مربوط به تعاریف مختلف این واحد ها در کشورهای گوناگون، با توجه به نحوه ی تولید اشکال انرژی است. برای فرآیندهای تبدیل انرژی، مفاهیمی غالباً تعریف می شوند که کارآیی آنها به طور کامل گمراه کننده است، واقعیت را به روش غلطی منعکس می کنند مفاهیم مربوط به انرژی و بازده (راندمان) که امروزه به کار می روند، نمی توانند بدون توجه بیشتر در بودجه بندی منابع وسیع مورد استفاده بگیرند. دلیل اصلی این مسئله این است که این مفاهیم فاقد رابطه ی بنیادین با محیط فیزیکی هستند. در برخی تبدیل های خاص، محیط از اهمیت زیادی برخوردار است، برای مثالدر فرآیند گرم شدن هوا.
رابطه ی بین اساس و پایه ی منبع فیزیکی و ساختار اجتماعی و اقتصادی چیزی است که غالباً مورخان، دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصاد دانان از آن غفلت کرده اند. از سوی دیگر، دانشمندانی که مبنای منبع فیزیکی را توصیف کرده اند، غالباً توجه کمتری به ساختار های اجتماعی و اقتصادی جامعه مبذولداشته اند.
با این وجود، استثنائاتی نیز وجود دارد. اقتصاد دانانی وجود دارند که سعی کرده اند عوامل فیزیکی را همانند عوامل اقتصادی مد نظر و مورد توجه قرار دهند دانشمندانی بوده اند که به فجایع و تهدیدات رخ داده در اثر اقدامات و فعالیت های انسانی و اتلاف منابع طبیعی توسط آنها پرداخته اند. جنبه های اکولوژیکی در این حوزه در طی چند سال گذشته بیشتر مورد تامل و بررسی قرار گرفته است. در دبیر خانه ی مطالعات مربوط به آینده شناسی (Secretariat of Futurobgical Studies) ، دو پروژه ی بسیار طالب توجه در این رابطه، به نام های انرژی و جامعه و منابع و موادخام انجام گرفته است. بر اساس این پروژه ها، گزارشات پیشرفته ای به طور مستمر به چاپ رسیده اند که از اهمیت زیادی برای درک تبدیل انرژی و مواد، در جامعه برخوردارند. در زمان برنامه ریزی برای آینده، دستیابی به درک روز افزونی از فرآیندهای تبدیل انرژیو مواد لازم و ضروری است. علاقه و توجه به چنین فرآیند هایی اخیراً در جامعه افزایش یافته است. عنوان کتاب سال در انجمن تحقیقات علوم طبیعی در سوئد **«چرخه های منابع طبیعی» است. به منظور پاسخگویی به این مسئله که کدام تکنولوژی را باید انتخاب کنیم و چگونه باید از این تکنولوژی استفاده کنیم، دانشی در خصوص طبیعت و چرخه های آن لازم است. این بدین دلیل است که عملکرد های جامعه ی ما با تبدیل انرژی و ماده در طبیعتادغام شده اند.
مفاهیم بنیادینی که در اصل در این تحقیق بر روی آنها بحث خواهیم کرد، اگرزژی و بازده یا راندمان است. مفهوم اگرزژی امروزه بیشتر در بخش فنی به کار می رود اگرزژی بخش مفید انرژی در یک سیستم و محیط اطراف آن است، یعنی حداکثر مقدار کاری که سیستم می تواند در محیط خود انجام دهد. مفهوم اگرزژی از مفهوم آنتروپی یا تقریباً از مفهوم آنتروپی منفی (negentropy) ، که در این بسیار مفید است، ریشه گرفته است.
در بخش ۲٫۳ انرژی و ماده به عنوان حامل های انرژی مورد بررسی قرار گرفته اند.
دربخش ۲٫۴ در خصوص وابستگی اگرزژی به محیط و لزوم تعریف محیط های استاندارد مفید و کارآمد بحث شده است.
شامل۵۴صفحه