دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد فیزیوتراپی بصورت ورد و قابل ویرایش
عنوان بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده های حرفه ای مرد
دانشکده توانبخشی
۲-۱- عضلات پا:
۱-۲-۱- عضلات دورسی فلكسور مچ پا:
تمامي عضلاتي كه در جلوي محور عرضي قرار گرفته اند دورسی فلكسورهاي مچ پا محسوب می شوند، اما اين عضلات را مي توان بسته به موقعيت آنها نسبت به محور طولي پا به دو گروه فرعي ديگر تقسيم نمود:
دو عضله اي كه داخل اين محور قرار مي گيرند، يعني اكستانسور هالوسيس لانگوس و تيبياليس قدامي، همزمان اداكشن و سوپينيشن را به وجود مي آورند. تيبياليس قدامي كه از محور طولي دورتر قرار گرفته اداكتور و سوپيناتور قدرتمند تري است. دو عضله اي كه خارج محور طولي قرار دارند يعني اكستانسور ديژيتوروم لانگوس و پرونئوس ترشيوس همزمان ابداكتور و پروناتور مي باشند و پرونئوس ترشیوس در مقايسه با اكستانسور ديژيتوروم پروناتور و ابداكتور توانمندتري است. از اين رو براي نيل به دورسی فلكشن خالص مچ پا، بدون هر گونه اداكشن و سوپينيشن يا ابداكشن و پرونيشن، اين دو گروه عضله مي بايد همزمان و به صورت متوازن به انقباض در آيند. لذا اين عضلات آنتاگونيست و سينرژيست یکدیگر محسوب می شوند. از چهار عضله مسئول دورسی فلكشن مچ پا، دو عضله مستقيماً به استخوان هاي تارسال و متاتارسال منتهي مي شود؛ تيبياليس قدامي به كونئيفورم داخلي و متاتارس اول ختم مي شود و پرونئوس ترشيوس به دورسوم قاعده متاتارس پنجم اتصال مي يابد. بنابراين عملكرد آنها بلاواسطه و مستقيم است و نيازي به كمك عضلات ديگر نيست. اين امر در دو دورسی فلكسور ديگر مچ پا صادق نيست و اكستانسور ديژيتوروم لانگوس و اكستانسور هالوسيس لانگوس از طريق انگشتان روي پا عمل مي كنند و لذا در صورتي كه انگشتان بطور پسيو يا توسط عضلات اينتراسئوس در وضعيت صاف يا فلكشن قرار گيرند، در اين صورت اين عضلات قادر به دورسی فلكشن مچ پا خواهند بود؛ اما اگر اينتراسئوس ها فلج شوند، فلكشن مچ پا با دفورميتي چنگالي شدن انگشتان همراه خواهد بود[۱].
شامل۱۰۱صفحه
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
قابلیت ویرایش | ندارد |