چکیده:
مدرسه زندگی به عنوان سازمان یادگیرنده ،محل رشد استعدادها و توانمندیهای مدیران، معلمان، دانش آموزان و اولیای آنهاست .اگر مبالغه نشود میتوان گفت بسیاری از آشفتگیها در جوامع معاصر،به عدم پایبندی جوامع به یک نظام هماهنگ ارزشی، که افراد را به سوی رفتارهای دقیق و ویژه سوق میدهد ،بر میگردد.تربیت یک کوشش اخلاقی است. مدیران و معلمان پیوسته متوجه هستند که چه چیزی شایسته گفتار و کرداراست و چه رفتاری زیبنده دانش آموزان ؟ آنها به اشاعه ارزش ها ی اخلاقی و بهسا زی رفتار فردی و اجتماعی علاقه مند هستند.میتوان گفت امکان تعلیم فضیلت در صورتی وجود دارد که مقصود ما از تعلیم فضیلت کمک به شاگرد برای آگاه شدن از آن باشد.
اگر منظور ما از تعلیم و یادگیری فقط اشاعه و کسب اطلاعاتی در باره چگونگی اخلاقیات باشد در این صورت ارزش ها قابل تدریس هستند.معلمان می توانند از شاگردان امتحان کنند و ببینند در باره ارزش ها چه می دانند، اما هیچ معلمی نمی تواند حتی پس از کوشش توام با مراقبت تمام و آنچه می توانسته است تضمین کند که شاگرد به ارزش های اخلاقی پی برده است و در انتخاب برخی ارزش ها برای زندگی خویش به او کمک کرده است و شاگرد هم به هنگام امتحان متوسل به نیرنگ نخواهد شد؟ (احمد مهدی عبدالحلیم /ترجمه مهدی اسدی ۱۳۷۹)
نمود واقعی پرورش دینی متربیان را میتوان در ایجاد علاقه به فریضه نماز دانست و مربیان تربیتی راطلیعه دار وپرچمدار این نهضت . باید از خود پرسیده باشند که آیا در این راه موفق بوده اند یانه؟ وتا چه حد توانسته اند باتوجه به امکانات موجود دراین مسیر مفید واقع شده باشند .اینجانب نسرین عمرایی در طی سالیان متمادی افتخار خدمت در آموزش و پرورش همواره از خلوت بودن صفوف نماز جماعت مدارس دررنج بودم وهمین مسئله مرا برآن داشت دست به یک تحقیق در این زمینه بزنم وابعاد مختلف این مسئله را زوایای مختلف بررسی نمایم که حاصل این تجربه در ادامه آمده وامیدوارم مورد قبول حق واستفاده سایر همکاران قرار گیرد .
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
تعداد صفحات | 31 |
پسوند فایل | doc |
قابلیت ویرایش | ندارد |
فرمت فایل | ورد |