●مقدمه
«اگر هیولت پاكارد می دانست كه چه چیزهایی را می داند، سوددهی اش سه برابر می شد».
امروزه بسیاری از شركت ها دریافته اند كه برای كسب موفقیت در اقتصاد دنیای كنونی و آتی، به چیزی بیش از دستیابی اتفاقی و ناآگاهانه، به دانشی یكپارچه نیاز دارند.
هدف اصلی این مقاله دستیابی به درك دانش موجود در سازمان هاست. هدف اول آن است كه به سؤالات زیر پاسخ داده شود :
دانش در زندگی و كار روزانه چگونه نماد پیدا می كند؟ چه تفاوتی با داده ها و اطلاعات دارد؟ چه كسی از آن برخوردار است؟ چه كسی از آن استفاده می كند؟ و به طور كلی منظور از دانش چیست؟
هدف دوم این است كه معلوم شود چه كاری می بایستی در مورد دانش انجام شود؟ به چه امور كلیدی فرهنگی و رفتاری می بایستی توجه شود تا بتوان از دانش به طور مطلوب استفاده كرد؟ مهارت ها و نقشه های اصلی دانش چیست؟ ماهیت یك برنامه موفق علمی چیست و چگونه می توان فهمید كه چنین برنامه ای موفق بوده است؟ از چه معیارها و سنجه هایی برای ارزشیابی دانش استفاده می شود؟
پاسخ ابتدایی و اولیه به تمامی این پرسش های اساسی در مورد نقش دانش در سازمان ها، به ما نشان خواهد داد كه كار را از نخستین روز هفته چگونه آغاز می كنیم تا دانش در سازمان ما كاراتر، و بر آن اساس بتوان با استفاده از فن آوری، خلاقیت و نوآوری در بهبود كارآیی (efficiency) و اثربخشی (effectiveness) فرآیندهای سازمان گام های مؤثری برداشت.
برای رسیدن به اهداف فوق علاوه بر استفاده مؤثر از مدیریت دانش (knowledge management) می بایست روش های عقلایی نوآورشدن (tough-minded ways to get innovative) را به كار گیریم.
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
تعداد صفحات | 35 |
پسوند فایل | doc |
قابلیت ویرایش | ندارد |
فرمت فایل | ورد |