پروژه طراحی دانشکده هنر و معماری
به نظر ماریا ریبا نویسنده کتاب «تسهیلات آموزشی» اگر دیسیپلینی وجود داشته باشد که بتوان تکامل بشر را کاملاً و به روشنی در آن مشاهده کرد آن دیسیپلین معماری است . زیرا با توجه به انواع، تعدد و بسط و گسترش فرم های معماری در طول تاریخ می توان مسیر طولانی و چه بسا نامنظم تحول تاریخی را ترسیم کرد و از آن ها به شرایط اجتماعی ، مذهبی ، اقتصادی یا شرایط اخلاقی و سیاسی پی برد. خلاصه آنکه معماری به شیوه درک زندگی اجتماعی کمک می کند ، اما آنچه که در این مجال به دنبال آن هستیم و به عنوان مسأله ما طرح شده است ، طراحی دانشکده هنر و معماری با تکیه بر کیفیت فضاهای آموزشی است. «خلق فضا همواره مقصود معماری بوده است فضای آموزش ، نیز بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود می باشد و دو هدف را دنبال می کند : تعلیم و تربیت معمار . از اینرو توجه به آن ، به دلیل میزان نقشی که در شکل گیری شخصیت معمار به عنوان شکل دهنده اصلی فضاهای معماری دارد ، اهمیت می یابد.» نبود فضاهای آموزشی مناسب و امکانات سخت افزاری یکی از کمبودهای اساسی آموزش معماری در ایران است . آتلیه ها فضای ثابتی را در طول دوره آموزش در اختیار دانشجویان نمی گذارند و امکان آمد و رفت و انجام پروژه های درسی در تمام ساعات شبانه روز و روزهای سال برقرار نیست. علاوه بر اینها سایت کامپیوتر با امکانات چاپ بیست و چهار ساعته و کارگاه ماکت و چوب با ابزار و فضای مورد نیاز در اختیار همه دانشجویان نیست ، همچنین فضا و امکانات آموزشی ، و نیز ارتباط آموزش معماری با نیازها و خواسته های کنونی و آتی ، از نکاتی هستند که در بسیاری از مراکز آموزشی به شکل مطلوب مورد توجه و بررسی قرار نگرفته اند. گستردگی این مسأله در سطح اکثر فضاهای آموزش معماری در کشور قابل مشاهده است بررسی میدانی کیفیت فضاهای آموزشی و مطالعات صورت گرفته در این زمینه گواه مطمئنی است بر این ادعا ، این امر با توجه به رشد بی حد و حساب مجموعههای آموزش عالی که به آموزش معماری مشغول هستند . بیشتر خود را بروز داده است تأکید بر کیفیت فضایی و تأثیر آن از طریق مطالعاتی که در زمینه روان شناختی فضا صورت گرفته و از طرف دیگر باور جمعی به ضعفهای شدید فضای آموزش معماری در ایران که از مقایسه با دیگر فضاهای آموزشی در سطح دنیا حاصل شده اهمیت موضوع را چندین برابر نموده است . «آشفتگی فضاهای آموزش معماری در ایران و عدم وجود روندی ، تقریباً پاسخ ده به نیازهای آموزشی دانشجویان و عدم هدفمند کردن ذهن دانشجو در جهت یادگیری طراحی معماری از مسائل اساسی و ضعفهای آموزش معماری ما می باشد به طوریکه در آموزش معماری آکادمیک ارزیابی کمی و عددی معیار اساسی ارزیابی دانشجو قرار گرفته شده است و خبری از کیفیت نیست ، عدم کیفیت فضایی ، کارگاههای طراحی معماری و نبود فضای خلاق منجر به عدم خلق فضای ایده آل در طرحها می شود.» براساس اطلاعات مکتوب و پژوهشهای صورت گرفته در باب فضا و مفاهیم کیفی آن و براساس اطلاعاتی که از تحلیل تصاویر فضاهای آموزشی حاصل شده ، نگاهی شکل گرفته است که شاید به پشتوانۀ این آگاهی بتوان تأکید نمود که فضاهای موجود از کیفیت مناسب برای امر آموزش برخوردار نیست . استناد به تحقیقاتی که در باب معماری و نسبت آن با روان شناسی محیط و به خصوص محیط آموزشی صورت گرفته و مطالعة میدانی فضاهای آموزشی و تطبیق این دو با هم عدم پاسخگویی به این امر ضمن پائین آوردن کیفیت آموزش سبب ایجاد بستر ناآرامی برای ذهن دانشجو شده که این نارضایتی سبب عدم ایجاد حس تعلق برای دانشجو نسبت به این فضا می شود تداوم این امر ضمن زیر سؤال بردن آموزش و ایجاد تعارضات، پیش زمینه ذهنی دانشجو را در نقد و تحلیل فضای بهینه دچار چالش می کند و سبب می شود که او نیز در طرح فضا به کیفیت های مناسب دست پیدا نکند. از طرفی دیگر با از بین بردن اشتیاق به خلاقیت در روند آموزش، در صورت ضعف فضا ، امکان طرح بهینۀ فضا را در روند آموزش و در فضای حرفهای نیز کاهش میدهد که این امر در نهایت ساخت شهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد.در شکل گیری اطلاعات و درک این مطلب اهمیت به سزایی دارند .
شامل۹۵صفحه
اطلاعات بیشتر ... | |
---|---|
قابلیت ویرایش | ندارد |